به گزارش خبرنگار زریوار خبر، استعمار چه کهنه و چه نو، وقتی داشت دامن نحس و نجس خود را از آسیا و آفریقا جمع میکرد، یک جای پا برای خود باقیگذاشت که بتواند دوباره در زمانی مناسب به این منطقه بازگردد و به چپاول کشورهایی که آنها را جهان سوم میخواند، ادامه دهد. انگلیس، روباه پیر پس از جنگ جهانی اول با گرفتن قیمومیت فلسطین و با پشتوانه فاتحین جنگ و کوچاندن یهودیان به فلسطین، اولین سلولهای سرطانی استعمار نوپدید یعنی اسرائیل را بنا نهاد.
جنگ فلسطین و اسرائیل یک جنگ ناسیونالیستی بین دو ملت نیست؛ باقیماندهی جنگ بین استعمار و کشورهای از بند استعمار رهاشده است. اسرائیل سگ هاری است که کشورهای استعمارگر بر دروازه سه قاره بستهاند تا هر وقت قدرت خود را بازیابی و فرصت پیدا کردند راه ورودشان به منطقه را هموار کند. اسرائیل آخرین امید کشورهای استعمارگر برای بازگشت به دوران طلاییِ دستیابی به نیروی کار و منابع اولیه رایگان و ارزان، و بازار مصرف پرجمعیت، و در نتیجه پولدارتر و قدرتمندتر و ظالمتر شدن است؛ و فلسطین آخرین سنگر تمام انسانهای استعمار زده است که با خون و عرق و جان، خود را از استعمار آزاد کردهاند و فقط این منطقه مانده است که آزاد شود.
رهاشدن فلسطین یعنی رهاشدن کل منطقه از تهماندهی استعمار، رهاشدن فلسطین و نابودی اسرائیل یعنی نابودی آخرین امید چپاولگران به بازگشت و دخالت در این منطقه. اگر اسرائیل برود تمام غرب باید پایش را که تا کنون به طور نامشروع در شرق بود، بیرون بکشد و به گلیم خود بازگردد، برای همین ناراحت است و تمامقد، پشت اسرائیل ایستاده است، و وقت آن است ملتهای خسته از استعمار، با حمایت از مقاومت فلسطین، این خاکروبه را برای همیشه به زبالهدان تاریخ بفرستند و راه را برای نظم نوین جهان هموار کنند.
تقلیل دعوای اسرائیل با فلسطین به دعوای ملی فقط بین اسرائیل و فلسطین، خوراک غربیان و استعمارگران و راهی برای ساکت کردن جامعه خودباخته و سادهلوح و ترسوی غربزده است. جنگ فقط جنگ اسرائیل و فلسطین نیست، جنگ فرهنگ استعمار و اشغال با فرهنگ خودباوری و خوداتکایی است، و ندیدن این بُعد از این نبرد، زبان غربزدهها و کاسهلیسان غرب و احمقها و سادهدلان را در سرزنش حماس باز کرده است در حالی که راهی که امروز حماس میرود راهی است که نه تنها همهی کشورهای مستعمره تاریخی، که امروز آزاد و مستقل هستند آن را رفتهاند؛ بلکه انتخاب آزادگان و آرمان خواهان تمام تاریخ است.
با همان استدلالی که حماس را مقصر میدانند و سرزنش میکنند، میتوان نه تنها انقلابهای مادی مثل فرانسه و اکتبر شوروی، و انقلاب هند و…، بلکه همهی انقلابهای جهان حتی انقلاب الهی همهی انبیاء و امامان را هم زیر سوال برد. در هر قیامی انسانها قید جان و آسودگی و آسایش و غذا و نان و خانه و… را میزنند تا به آرمانهایی که برایشان مقدساند برسند. حتی اسرائیل هم امروز قید جان، انسانیت و چهره نداشتهاش در جهان را زدهاست تا از مثلا آرمان منحوس و به زعم خودش مقدس از نیل تا فرات و البته منافع حامیانش در منطقه حفاظت کند!!
چگونه است که غرب و غربزده، اشغال و حمله غیرانسانی و غیرقانونی به اسم دفاع برای رسیدن به شبه آرمان توهمی و تهاجمی و غیر حق نیل تا فراتِ صهیون را قابل فهم و حق میپندارد، اما دفاع جوانمردانه و انسانی وفطری و قانونی، برای پایهترین حقوق انسانی و آرمان آزادی و پیشرفت و..، برای فلسطینیها و حماس را عجیب و قابل سرزنش؟
آرمانداشتن از ممیزهای بین انسان و حیوان است، و چه بلایی سر آنان آمده است که انسان فلسطینی را از آرمان داشتن و گذشتن از مسائل مادیشان و جانشان برای آرمان حقشان و حقوقشان منع میکنند؟ چه دور از انسانیت، چه دور از تاریخ، چه دور از شجاعت یک انقلابی، چه دور از فهم و عقل! اینها، کجای انسانیت نشستهاند که این مسئله ساده را نمیفهمند. اینها کجای ترس و خودباختگی در مقابل چشمهای آبی و موهای بلوند، و توسعه مادیش نشستهاند که اینگونه علیه قیام برای حق زندگی و آزادی و انسان بودن قلم میزنند و سخن میرانند. به کجا چنین شتابان ای شبه انسان!!!
یادداشت از محدثه زندی
Thursday, 5 December , 2024