از پاییز ۱۴۰۱ و هنجارشکنی‌های اغتشاشات سال گذشته که حصارهای ارزشی فرهنگ ایران با تهاجمات عریان‌تری مورد هجمه‌ دشمنان قرار گرفت؛ تب دغدغه‌های فرهنگی در میان آحاد جامعه بالا گرفته است.

به گزارش خبرنگار زریوار خبر، از پاییز ۱۴۰۱ و هنجارشکنی‌های اغتشاشات سال گذشته که حصارهای ارزشی فرهنگ ایران با تهاجمات عریان‌تری مورد هجمه‌ دشمنان قرار گرفت؛ تب دغدغه‌های فرهنگی در میان آحاد جامعه بالا گرفته است. از این میان، آسیب‌های فرهنگی نهادهای آموزشی کشور یعنی «آموزش و پرورش» و «دانشگاه» بیش از سایرین به چشم آمده و در ذهن‌ها برجسته شد؛ اما به نظر می‌رسد راهکارهای فرهنگی لازم جهت اقدامات هرچه سریعتر درمانی برای علاج بیماری‌های فرهنگی، در پیچ‌وخم دستگاه‌های مسئول، سرگردان مانده است.

 

۱. فرهنگ آنقدر مهم و زیربنایی است که به ابتکار حضرت امام خمینی (رحمت‌الله‌علیه) مدتی پس از تشکیل ستاد انقلاب فرهنگی و در سال۱۴۶۳، دستور تشکیل نهاد سیاستگذار و بابرکت «شورای عالی انقلاب فرهنگی» توسط ایشان صادر شد. همان‌گونه که در بیانات رهبر معظم انقلاب نیز آمده است؛ ایشان، مسئولیت تشکیل این شورا و واردکردن بهترین افرادِ با‌فکر و باانگیزه‌ی شناخته‌شده برای تصمیم‌گیری درباره‌ی فرهنگ کشور و کمک قانونی و حیثیتی و هرچه که نسبت به این شورا لازم است را به‌عهده‌ دارد؛ اما بقیه‌ی کارها به‌عهده‌ی «شورای عالی انقلاب اسلامی» است.

«مسؤولیت این شورا به‌خاطر اهمیت و سنگینىِ مسأله‌ی فرهنگ و علم، مسؤولیت سنگینی است؛ منتها ثقل‌اکبر در اینجا فرهنگ است؛ چون هم خودِ علم و آموزش و هم جهت‌گیری و کیفیت و رویکردهای مختلف آن، تحت‌تأثیر فرهنگ عمومی جامعه است». (۱۳دی۱۳۸۴، بیانات در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی).

 

۲. با توجه به اینکه رهبر معظم انقلاب در تاریخ (۱۳دی۱۳۸۴)، شورای عالی انقلاب فرهنگی را به‌عنوان «قرارگاه» اصلی مسائل فرهنگی و «کارزار» فرهنگی معرفی نموده‌ و «آموزش‌و‌پرورش» و «آموزش‌عالی» را جزو خطوط مقدّم اجرایی این شورا برشمرده است؛ می‌توان به اهمیت و جایگاه خطیر این شورا در سامان‌دهی وضعیت فرهنگ جامعه و حفظ خطوط مقدم فرهنگی پی برد؛ ازاین‌رو، انتظار می‌رود؛ اولاً، اعضای این شورا و سایر دستگاه‌های فرهنگی جایگاه این شورا را به‌عنوان یک قرارگاه مرکزی قبول کنند و باور داشته باشند. ثانیاً، به نقش خود در تولید فکر و تصمیم‌گیری برای تبدیل‌کردن و تصحیح نظام قدیمىِ «حافظه‌پروری» حاکم در کشور به نظام‌های پیشرفته‌ به‌روزِ دنیا بیشتر توجه و اهتمام بورزند. ثالثاً، به داشتنِ نگاه انقلابی‌ نسبت به دانشگاه به‌عنوان جایگاهی برای «نخبه‌شناسی» و «نخبه‌پروری» برای حلّ مسائل کشور، توجه ویژه‌ای داشته باشند تا جلوی نگاه جریان واپسگرا و ضدّانقلاب به دانشگاه را که می‌تواند آن را در خدمت استعمار نو قرار ‌دهد، گرفته شود؛ بنابراین لازم است پس از تدوین و تصویب اسناد تحوّلی، مصوبات شورا به اطلاع جامعه‌ی هدف برسد؛ زیرا «وقتی برای نخبگان کشور چه دانشگاهی، چه حوزه‌‌ای معلوم شد که شورا به چه مسایلی اهتمام دارد، در زمینه‌ی آن مسایل به فکر می‌افتند و احیاناً کار می‌کنند؛ با شورا همکاری می‌کنند و احیاناً چیزهایی به ذهن آنها می‌آید که می‌بینند شورا از اینها غافل است. این نخبگان، آن مسایل را به (شورا) تذکر می‌دهند. بنابراین، خبررسانی و اطلاع‌رسانی، موجب جلب همکاری نخبگان می‌شود». (۱۹آذر۱۳۹۲، بیانات در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی).

 

۳. با توجه به اینکه این شورا به‌دلیل برخورداری از خاصیت فراجناحی بودن، دارای جایگاه مستقر و ثابتی است؛ موجب می‌شود که حرکت فرهنگی کشور از ثبات و سلامت خوبی برخوردار باشد و زمینه‌ی انجام کارهای بزرگ و مهم، به‌دور از هیاهوی جریان‌ها و جناح‌های سیاسی در آن انجام پذیرد. تاکنون نیز اسناد بسیار خوب و افتخارآمیزی توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی تدوین شده است ازجمله؛ سند نقشه‌ی جامع علمی کشور، سند تحول بنیادی آموزش و پرورش، سند راهبردی نخبگان کشور، سند دانشگاه اسلامی و… که دستگاه‌های اجرایی هرکدام بایستی به‌ سهم خودشان نسبت به تحقق اجرای آن اهتمام داشته و خود را متعهد به عملی‌کردن و اجرای آن بدانند؛ یعنی می‌بایست در مجاری کار بیفتد و از آنها خواسته شود، شورا برای اجرای هرکدام از مصوبات زمان تعیین کند و از مسئولین اجرایی گزارش بخواهد تا پویایی و پیشرفت حاصل شود؛ یعنی شورا در کنار تدوین اسناد و مصوبات که در واقع باید نقشه‌ کلان همراه با راهکارها باشد و نه‌فقط چیزهایی درحدّ آرزو و آمال؛ لازم است مطابق نظر رهبر معظم انقلاب که در تاریخ ( ۱۹ آذر ۱۳۹۲) تأکید نمودند؛ سازوکاری برای «ضمانت اجرا» هم تدوین نماید؛ هرچند خودِ حضور رئیس جمهور و رئیس قوه‌ مقننه برای قانون‌گذاری آنجاهایی که احتیاج به قانون‌گذاری است و وزرای محترم و مسؤولان دستگاه‌های ذیربط، باید به‌ معنای ضمانت اجرا باشد.

بنابراین «علت حضور رؤسا و وزرا و رئیس سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی و بقیه‌ی رؤسا و مسؤولان کشور که (در شورای عالی انقلاب فرهنگی) هستند، از زمانی‌که این شورا در زمان امام (رضوان‌اللَّه‌تعالی‌علیه) تشکیل شد، به‌خاطر همین بود که این شورا حرفی بر کاغذ نباشد؛ فقط اظهارنظر و ابراز دلسوزی نباشد، بلکه تحقق پیدا کند و اجرا شود؛ امام هم عیناً همین را تصریح کردند و تعبیری به این مضمون بیان کردند که مصوبات این شورا باید عملی شود.». (۱۳دی۱۳۸۴، بیانات در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی).

 

۴. دبیر محترم شورای عالی انقلاب فرهنگی چندی پیش در «برنامه‌ی صف اول» سیمای جمهوری اسلامی ایران حاضر شده و از برنامه‌ها و تدابیر فرهنگی امیدبخش این شورا برای دوره‌ی پیش‌ِ رو خبر داد. گرچه اقدامات در حال‌ انجام مزبور در صورت تحقق کامل، خبر از روزهایی خوش و امیدبخش برای آینده‌ی فرهنگ کشور می‌دهد و درست است که در جنگ‎های فرهنگی که جزو جنگ‌های عمقی است، برخلاف جنگ‌های نظامی، پیروزی‌های مقطعی و نتایج کوتاه‌مدّت، تعیین‌کننده و دائمی نیست؛ اما برای علاج تنِ مجروح و زخم‌های فرهنگی ناشی از سال‌ها تهاجمِ کمتر دفاع‌شده و جبران خسارت‌های ناشی از تسامح متولّیان فرهنگی، ضرورت اقدامات فوری و اضطراری را نیز ملموس و تاحدودی اجتناب‌ناپذیر نموده است؛ بنابراین در کنار تمهید اقدامات بلندمدت و میان‌مدت که اقتضای جنگ فرهنگی است؛ لازم است از ظرفیت‌های آماده‌ی کنونیِ کشور به‌سرعت و در اقداماتی کوتاه‌مدت استفاده گردد؛ مثلاً به میدان‌دادن به نیروهای نخبه‌ مؤثر و جریان‌ساز انقلاب به‌ویژه در بخش «هنر» و «رسانه» اهمیت و جایگاه و امکانات بیشتری داده شود؛ در این راستا شاید اگر بخش عمده‌ای از بار مالی نهادهای فرهنگی که در خط مقدم جبهه‌ی فرهنگی قرار دارند، بر دوش نهادهای دیگر قرار گیرد و همه‌ی دستگاه‌ها سهم‌شان را در سالم‌سازی فضای جامعه بپردازند تا امکانات مادّی «شورای هنر» شورای عالی انقلاب فرهنگی افزایش چشمگیری بیابد؛ مرهمی فوری برای جلوگیری از وخامت حال این روزهای فرهنگ کشور فراهم آید و نقشه‌ی مهندسی فرهنگی کشور در مرحله‌ی عینی‌ترِ «اجرا» قرار گیرد؛ به طوری‌که هم توطئه‌ی دشمنان را دفع کند و هم نوآورانه و متهورانه پاسخگوی نیازها و مطالبات و سلایق مردم باشد؛ البته نباید از این موضوع غفلت نمود که پیروزی‌های مقطعی در جنگ فرهنگی نمی‌تواند خیال ما را راحت کند؛ زیرا همواره باید انتظار داشت دشمن پس از هر پیروزیِ ما، دوباره خود را بازتولید کرده و در قالب‌های دیگر و عناوین مختلف به‌دنبال وابستگی کشور باشد.

یادداشت از مریم عفتی مطلق