پس از مدت‌ها انکار، اسرائیل بالاخره شکست خود در برابر حماس را به‌طور رسمی پذیرفت که این شکست نتیجه مجموعه‌ای از ناکامی‌ها در اهداف نظامی، بحران‌های داخلی و فشارهای بین‌المللی بود که در نهایت به افول اقتدار پوشالی این رژیم انجامید.

به گزارش خبرنگار زریوار به نقل از کردتودی، اسرائیل پس از مدت‌ها انکار و توجیه، سرانجام با حقیقتی تلخ روبه‌رو شد و شکست خود را در برابر حماس به‌طور رسمی پذیرفت، شکست در برابر مردمی که در سایه‌ محاصره و بمباران‌های بی‌امان، جان‌فشانی کردند و با نیرویی که از عمق ایمان و استقامتشان برخاست، نه تنها از سقوط خود جلوگیری کردند، بلکه در قلب زمین و آسمان‌های غزه، اسرائیل را در مقابل چشمان جهان به زانو درآورد لذا این شکست که نتایج آن در تمامی ابعاد نظامی، اجتماعی و اقتصادی ملموس است، نشان از قدرتی دارد که در مقاومت مردم فلسطین نهفته است.

اسرائیل با حملات بی‌وقفه و گسترده، تلاش کرد تا زیرساخت‌های حماس را به نابودی کشاند و اقتدار خود را در برابر این گروه مقاومت به اثبات رساند اما در نهایت، هر آنچه که به نظر می‌رسید، همچون سایه‌ای از واقعیت در باد پراکنده شد و نه تنها نابودی حماس محقق نشد، بلکه این گروه توانست به‌طور بی‌وقفه قدرت خود را حفظ کرده و حتی در برخی جبهه‌ها تجدید قوا کند لذا این امر نشان‌دهنده یأس استراتژیک اسرائیل در دستیابی به اهداف نظامی خود است.

مردم غزه، که در طول جنگ با محاصره، کمبودها و بمباران‌های بی‌رحمانه روبه‌رو بودند، هرگز تسلیم نشدند و در سایه رنج‌ها و فقدان‌ها، آن‌ها همچنان به مقاومت خود ادامه دادند و حماس را در نبردی نابرابر، از جنبه‌های مختلف تقویت کردند و این استقامت مردمی بود که به حماس نیروی تازه بخشید و اسرائیل را در جبهه‌ای دیگر درگیر ساخت.

حماس نه تنها در میدان جنگ، بلکه در عرصه روانی و رسانه‌ای نیز توانست بر اسرائیل غلبه کند و با بهره‌گیری از فناوری‌های نوین و رسانه‌های اجتماعی، حماس به‌طور مؤثر توانست روایت جنگ را در سطح جهانی تغییر دهد و اسرائیل را در دام فشارهای بین‌المللی گرفتار کند و این جنگ رسانه‌ای، که در آن افکار عمومی جهانی علیه اقدامات اسرائیل بسیج شد، در نهایت به شکست اسرائیل در مدیریت تصویر خود انجامید.

افکار عمومی در بسیاری از نقاط جهان، به ویژه در کشورهای غربی، از اقدامات اسرائیل در قبال فلسطینی‌ها به شدت انتقاد کردند و در حمایت از حقوق مردم فلسطین به میدان آمدند. این حمایت جهانی، از یک سو به تشدید انزوای اسرائیل انجامید و از سوی دیگر، رژیم صهیونیستی را در برابر فشارهای دیپلماتیک و حقوق بشری قرار داد.

حملات موشکی پیوسته حماس به مناطق مختلف اسرائیل، علاوه بر وارد آوردن خسارات اقتصادی و انسانی، موجب اختلال در زندگی روزمره شهروندان اسرائیلی شد و این حملات نه تنها امنیت داخلی اسرائیل را به چالش کشید، بلکه نارضایتی عمومی را به اوج رساند و فضا را برای بحران‌های اجتماعی و سیاسی بیشتر فراهم آورد.

در حالی که اسرائیل تلاش می‌کرد تا در جبهه غزه به پیروزی برسد، تنش‌ها در کرانه باختری، قدس و حتی در میان فلسطینی‌های داخل اسرائیل شدت یافت و این جبهه‌های متعدد، به جای کاهش فشارها بر اسرائیل، باعث گسترش ابعاد درگیری‌ها شد و اسرائیل را در شرایطی پیچیده‌تر از قبل قرار داد.

اسرائیل که همواره به سامانه‌های دفاعی خود همچون «گنبد آهنین» افتخار می‌کرد، در این جنگ شاهد ضعف‌های جدی در عملکرد این سامانه‌ها بود و شلیک‌های متعدد موشک‌های حماس که بعضاً از این سامانه‌ها گذشت، موجب کاهش اعتماد به توان دفاعی اسرائیل شد و به آشکار شدن نقاط ضعف آن دامن زد.

طولانی‌شدن عملیات و عدم تحقق اهداف نظامی، موجب تضعیف روحیه نیروهای نظامی اسرائیل شد و آنچه که در ابتدا به‌عنوان یک عملیات کوتاه‌مدت برای نابودی حماس و بازگرداندن امنیت داخلی طراحی شده بود، به یک بحران برای ارتش اسرائیل تبدیل شد. این بحران باعث شد تا نتایج جنگ با هزینه‌های سنگین انسانی و روحی برای ارتش همراه شود.

اسرائیل که ابتدا بر نابودی کامل حماس اصرار داشت، در نهایت مجبور به پذیرش آتش‌بس شد و فشارهای داخلی از سوی شهروندان و فشارهای بین‌المللی از سوی کشورهای مختلف، به ویژه در زمینه نقض حقوق بشر، اسرائیل را به این تصمیم سوق داد. این عقب‌نشینی از اهداف اولیه، به‌ویژه در سطح سیاسی و نظامی، بر شکست اسرائیل صحه گذاشت.

جنگ طولانی‌مدت هزینه‌های سنگینی را بر اقتصاد اسرائیل وارد آورد و علاوه بر آن، هزینه‌های اجتماعی و سیاسی ناشی از این جنگ، به شکاف‌های عمیق‌تری در جامعه اسرائیل انجامید و افزایش نارضایتی‌ها، اعتراضات عمومی و فشارهای اقتصادی، به بحران داخلی اسرائیل افزود و موفقیت‌های نظامی آن را در سایه گرفت.

در نهایت، این شکست نه تنها در عرصه نظامی بلکه در ساحت اجتماعی، اقتصادی و سیاسی نیز خود را نشان داد. اسرائیل در برابر حماس، نه تنها در میادین جنگ بلکه در جبهه‌های روانی، رسانه‌ای و دیپلماتیک نیز شکست خورد و این شکست، نمادی از قدرت مقاومت و اراده مردمی است که هیچ‌گاه در برابر ظلم و تجاوز تسلیم نمی‌شود.

یادداشت از بهار محمدی