در شرایطی که انسان در شیب تند سقوط قرار می‌گیرد، قدرت تفکر و تحلیل خود را از دست می‌دهد و تمام توجهش معطوف به حفظ جان و جلوگیری از برخورد با موانع می‌شود.

به گزارش خبرنگار زریوار خبر به نقل از کردتودی، وقتی انسان در شیب تند و سرازیری بیفتد، قدرت تفکر و تحلیل خود را از دست می‌دهد، چون در این حالت، عمدهٔ توجه انسان، صرف این می‌شود که به موانع وسط راه برخورد نکند و آسیبی نبیند، مثل حالتی که در جنگ اُحد برای لشکر اسلام پیش آمد و آن هم وقتی بود که دشمن از پشت به آنها حمله کرد و چون این حمله ناگهانی برای آنها غیرمنتظره بود، تمام محاسباتشان به هم ریخت و قدرت تفکر و تحلیلشان را از دست دادند، در چنین حالتی اولین انگیزهٔ هر انسانی نجات خودش است، چنان‌که عده‌ای که حرف پیامبر (ص) را گوش نکردند و مشغول جمع‌آوری غنائم شدند، چنان غافلگیر شدند که پا به فرار گذاشتند و اصلاً پشت سرشان را هم نگاه نکردند و هرچه پیامبر (ص) آنها را صدا می‌زد، به صدای ایشان توجهی نمی‌کردند یا شاید اصلاً صدای او را نمی‌شنیدند، یعنی انسان وقتی در شیب سقوط، شدت و سرعت پیدا می‌کند، توجهش از همهٔ اطراف قطع می‌شود؛ ولی اگر یک انگیزهٔ بالاتری بیاید و بگوید گرچه ضربه می‌خوری یا گرسنگی و تشنگی می‌کشی، اما به‌خاطر یک ارزش والاتر است، انسان از تن، رها می‌شود و به ارزش والاتر می‌اندیشد و از سرعتش کاسته می‌شود.

در این حالت است که قرآن می‌فرماید، “فَاَثابَکُم غَماً بِغمِّ… ثُمَّ اَنزَلَ عَلَیکُم مِن بَعدالغَمِّ اَمَنَهً نُعاساً، به پاداش بی‌ثباتی شما، غمی بر غم شما افزود… بعد از آن غم‌ها و فشار شدید، خدا شما را ایمنی بخشید.”، (آل‌عمران/۱۵۳ و ۱۵۴)، این غمی که ایشان را از آن اندوه ناپسند منصرف ساخت، نعمت بوده است و عبارت بوده از اندوه ندامت از اعمالی که انجام داده‌اند و حسرتی که از فوت نصرت ناشی از سستی به ایشان دست داده است، یعنی خداوند این پاداش را به شما داد که اندوه ناشی از فوت نصرت و ورود مصیبت‌هایتان را مبدل کرد به اندوه ناشی از ندامت و حسرت و فرار که مرتکب شده بودید، پس غمی را به‌عوض غمی دیگر به شما پاداش داد تا شما را از اندوهی که برایتان نمی‌پسندد محفوظ بدارد و در آخر و بعد از دادن غم پسندیده، آرامش و چرتی را هم بر شما نازل فرمود.

هدف از این مقدمه طولانی این است که هر زمانی مسلمانان رو به دنیا کردند و گردوغبار غفلت بر فطرت پاکشان نشست و کم‌کم در سراشیبی سقوط قرار گرفتند و شیب سقوط آن‌قدر زیاد شد که توقف غیرممکن شد، خداوند چون بندگانش را دوست می‌دارد، برای آنها امنه‌ی نعاسی (چرت و آرامشی) را برای آنها ایجاد می‌کند که این امنه‌ی نعاس، یا شوقی‌ست یاخوفی و حزنی است. بعد از شهادت «اسماعیل هنیه» چون ما در خواب غفلت فرورفتیم و چشم به آمریکا دوختیم که فرمان آتش‌بس را برای‌مان به ارمغان بیاورد، خداوند یک امنه‌ی نعاس خوفی یا حزنی را برای‌مان مقدر ساخت تا به خود بیاییم و بعد از آن رکود چندماهه از سرعت در شیب سقوط نجات پیدا کنیم و آن شهادت سید مقاومت، «سید حسن نصرالله» بود، به‌طوری که الان به چشم می‌بینیم که تمام عالَم را متلاطم و پویا کرده است، چنان‌که ولی‌امر مسلمین کمک به لبنان و محور مقاومت را بر همه «فرض» نموده است و هرکس باید در حدّ توان خود لبنان و محور مقاومت را یاری کند.

لازم به توضیح است که امنه‌ی نعاس خوفی یا حزنی آن است که موجب ترس یا اندوه می‌شود؛ مانند شهادت حاج‌قاسم سلیمانی، اسماعیل هنیه، سید حسن نصرالله و… و امنه‌ی نعاس شوقی آن است که باعث سرور و شادی می‌شود؛ مانند وعدهٔ صادق یک و دو.

یادداشت از حنیفه خالدی

انتهای خبر/