اینک، روز «قربان» است و «موعد قربانی» و «حسین که امامِ من است و وَلِی ابْنِ وَلّی»، طواف عشق رها کرده، با «عِطرِ گلاب و سیب» عاشقانش را به سرزمین کرب‌وبلا می‌خواند، تا «ذبح عظیم» باشد.  

به گزارش خبرنگار «زریوار خبر»، سلام بر «ابراهیم خلیل‌الله» که آزمودهٔ «آزمون بزرگ الهی» شد و سلام بر سلالهٔ پاکِ «اسماعیل ذبیح‌الله» که چون جدش آزموده شد، اما نه‌تنها به‌جای ذبح غنچه‌اش فدیه‌ای نگرفت، بلکه این قربانی آن‌چنان مقبولِ درگهِ حق شد که قطره قطرهٔ خونش را ملائکه به عرش رساندند، تا قیامت برپا نشود.

حسین جان! چه «عارفانه» گذراندی «لیلهٔ قَدر» را و چه باشکوه سردادی، نوای «عرفه» را در سرزمین میقات که حاصل این‌همه عاشقی و تهجدت، «وصال به معشوق و قربان‌شدن» است. اکنون که راهیِ قربانگاه شدی، چگونه شکوفه زدی که «شمیمِ شکوفه‌های رنگارنگت» عالَمی را مست و حِیران کرده است که این‌چنین مسیر عِطر تو را کوچه به کوچه نَفَس می‌کشند تا…

آری! مسیر ِعشق به تو، از «بارگاه غدیر» می‌گذرد؛ چراکه «غدیر»، «محلِ تبلورِ ذاتِ علیِ اعلاست»؛ همو که با نفس‌هایش تو را لایقِ قربانی کرده است و مرا این‌چنین «شیدایِ قربان» و اینک این «کعبه» است که مرا می‌خواند که گِرد «امامت» طواف کنم، نه دورِ او که «کعبه خود به‌دور امام طواف می‌کند و طوافِ بی‌امام، دوری است باطل».

آری! خوب یادم هست، پیمانِ نخستین بعد از ندایِ دعوت فطرت که «أَلَسْتُ بِرَبِّکُم» به «قالوا بَلی لَبَیْک اَلّلهُمَّ لَبَیک» ختم نشده که «لَبَیک»، «ترنّمِ روحِ شیعه» است؛ آنگاه که در عهدِ اَزَل «حُبِّ عَلی و اولادش» آن‌چنان ظرفِ وجودش را لبریز از عشقِ مولا کرده که با هر نفسی صدا می‌زند، «عَلیٌ حُبُّه جُنَّه، قَسیمُ النّارِ و الْجَنَّه» و حال اینک، روز «قربان» است و «موعد قربانی» و «حسین که امامِ من است و وَلِی ابْنِ وَلّی»، طواف عشق رها کرده، با «عِطرِ گلاب و سیب» عاشقانش را به سرزمین کرب‌وبلا می‌خواند، تا «ذبح عظیم» باشد.

حسین جانم! بگو چه عهدی بسته‌ای در میقات که خود لایقِ «خونِ خدا» گشته‌ای و ندای «هَل مِن ناصِرت» را تا صبح ظهور منجی، در گوش زمین‌وزمان طنین‌انداز خواهد کرد که عاشقان ِحَریمِ حَرَمت، به امیدِ وصلِ تو شب و روز دستِ اَدَب بر سینه، ندا سر دهند که:

«صلی‌الله عَلَیک یا اَباعَبدالله»

نویسنده: آمنه عسکری منفرد